معنی One
One
یک، یکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با One
Owe
Owe
بِدِهکار بودَن، بِدِهکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nne
nne
چَهارُم، چَهار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ne
ne
چِه، چی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی