معنی Offhandedly
Offhandedly
سرسری، بیخودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Offhandedly
Offhanded
Offhanded
بی تَوَجُّه، بی دَست
دیکشنری انگلیسی به فارسی