معنی Observe
Observe
مشاهده کردن، رعایت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Observe
Observer
Observer
ناظِر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
réserve
réserve
ذَخیرِه، رِزرو کُنید، شَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Reserve
Reserve
ذَخیرِه، رِزرو کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
observer
observer
مُشاهِدِه کَردَن، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Deserve
Deserve
لِیاقَت داشتَن، سِزاوار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reserve
Reserve
ذَخیرِه، رِزرو کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
reserve
reserve
ذَخیرِه، رِزرو کُنید، اِضافی
دیکشنری هلندی به فارسی