معنی Noncommittally
Noncommittally
غیر متعهّدانّه، بدون تعهّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Noncommittally
Noncommittal
Noncommittal
بی تَعَهُّد، غِیرِ مُتِعَهِّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی