معنی Messy
Messy
نامرتّب، کثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Messy
Mess
Mess
آشوب، بِه هَم ریختِه، بِه هَم ریختَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی