معنی Messily
Messily
به طور نامرتّب، بی نظم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Messily
Sassily
Sassily
بِه طُورِ بی اِحتِرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Testily
Testily
با عَصَبانیَّت، بِیضایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fussily
Fussily
حَسّاس، بِه طَرزِ فَجیعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dressily
Dressily
بِه طُورِ شیک، شیک پوشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Merrily
Merrily
شادمانِه، با خُوشحالی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mushily
Mushily
بِه طُورِ لَزِج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bossily
Bossily
با رَفتار رَئیس مَآبانِه، بِوَسیلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Measly
Measly
ناچیز، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Messy
Messy
نامُرَتَّب، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی