معنی Mess
Mess
آشوب، به هم ریخته، به هم ریختن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Mess
Messy
Messy
نامُرَتَّب، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Less
Less
کَم، کَمتَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mass
Mass
تودِه کَردَن، تودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Miss
Miss
اَز دَست دادَن، خانُم
دیکشنری انگلیسی به فارسی