معنی Loving
Loving
دوست داشتنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Loving
Living
Living
زَنَدِه، زِندِگی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Moving
Moving
مُتِحَرِّک، دَر حالِ حَرَکَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Raving
Raving
دیوانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wooing
Wooing
یاری کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
woning
woning
مَسکَن، خانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
rovina
rovina
ویرانی، خَراب کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Giving
Giving
اِهداکُنَندِه، دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
poging
poging
تَلاش
دیکشنری هلندی به فارسی
Longing
Longing
آرِزو، حَسرَت، دِلتَنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی