معنی Literate
Literate
باهوش، با سواد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Literate
Liberate
Liberate
آزاد کَردَن، آزاد کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reiterate
Reiterate
تِکرار کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Litigate
Litigate
دَعوی کَردَن، دادخوٰاهی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Literately
Literately
بِه طُورِ حُروفی، بِه مَعنایِ واقِعی کَلَمِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Literary
Literary
اَدَبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Literacy
Literacy
سَواد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
uiterste
uiterste
دورتَرین، اِفراطی، بیشتَرین
دیکشنری هلندی به فارسی
iteratie
iteratie
تِکرَار
دیکشنری هلندی به فارسی
Literal
Literal
حَرفی، تَحتِ اللَفظی
دیکشنری انگلیسی به فارسی