معنی Last
Last
آخرین بودن، آخرین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Last
Last
Last
بار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Vast
Vast
وَسیع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fast
fast
تقریباً
دیکشنری آلمانی به فارسی
Cast
Cast
ریختَن، بازیگَران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fast
Fast
سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Past
Past
گُذَشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
East
East
شَرقی، شَرق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Least
Least
کَمتَرین، حَدِّاَقَلّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lash
Lash
سیلی زَدَن، مُژِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی