معنی Labored
Labored
زحمت کشیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Labored
Labor
Labor
آزمایِشگاه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Labor
Labor
کار کَردَن، کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی