معنی Kid
Kid
سرگرم کردن، بچّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Kid
Rid
Rid
رَها کَردَن، خَلاص شَوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Aid
Aid
کُمَک کَردَن، کُمَک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Kind
Kind
مِهرَبان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bid
Bid
پیشنَهاد دادَن، مُناقِصِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی