معنی Irately
Irately
به طور عصبی، با عصبانیّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Irately
Stately
Stately
با شُکوه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tritely
Tritely
بِه طُورِ پیشِ پااُفتادِه، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Innately
Innately
بِه طُورِ ذاتی، ذاتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inanely
Inanely
بِه طُورِ بی مَعنی، بیخُودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ornately
Ornately
مُزَیَّن، آراستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gravely
Gravely
بِه طُورِ جِدّی، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bravely
Bravely
شُجاعانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lately
Lately
اَخیراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Irate
Irate
عَصَبانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی