معنی Inward
Inward
درونی، به سمت داخل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Inward
Unwary
Unwary
بی اِحتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Upward
Upward
رُو بِه بالا، بِه سَمت بالا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reward
Reward
پاداش دادَن، پاداش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inwardly
Inwardly
دَرون گَرایانِه، دَر باطِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Award
Award
اِعطا کَردَن، جایِزِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی