معنی Intelligibility
Intelligibility
قابلیّت فهم، قابل فهم بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Intelligibility
intelligibilité
intelligibilité
قابِلیَّتِ فَهم، قابِلِ فَهم بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Ineligibility
Ineligibility
عَدَمِ واجِد شَرایِط بودَن، عَدَمِ صَلاحیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی