معنی Insurance
Insurance
بیمه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Insurance
assurance
assurance
اِطمینان، بیمِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
endurance
endurance
اِستِقامَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Insurgence
Insurgence
شورِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insurable
Insurable
قابِلِ بیمِه، قابِلِ بیمِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Endurance
Endurance
اِستِقامَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Assurance
Assurance
اِطمینان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Instance
Instance
نِمونِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی