معنی Instrumentally
Instrumentally
به طور ابزاری، به صورت ابزاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Instrumentally
instrumentalny
instrumentalny
اَبزاری، اَتُمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
Instrumental
Instrumental
اَبزاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی