معنی Institutional
Institutional
نهادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Institutional
institusional
institusional
نَهَادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
institucional
institucional
نَهَادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
institucional
institucional
نَهَادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Institutionally
Institutionally
بِه طُورِ مُؤَسِسِه ای، بِه صورَتِ نَهَادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Constitutional
Constitutional
اَساسی، قانونِ اَساسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی