معنی Instant
Instant
آنی، فوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Instant
Anstand
Anstand
ظاهِر، نَجَابَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Instinkt
Instinkt
غَریزِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
restant
restant
باقی، باقی ماندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
konstant
konstant
ثابِت
دیکشنری آلمانی به فارسی
distant
distant
دور اَز دیگَران، دور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
constant
constant
ثابِت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Instinct
Instinct
غَریزِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Instantly
Instantly
بِه طُورِ فُوری، فُوراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Instance
Instance
نِمونِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی