معنی Insist
Insist
اصرار کردن، اصرار کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Insist
Resist
Resist
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Indict
Indict
اِتِّهام کَردَن، کِیفَرخواست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Invest
Invest
سَرمایِه گُذاری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insight
Insight
بینِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inside
Inside
دَرون، داخِل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insert
Insert
دَرج کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ingest
Ingest
بَلعیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infest
Infest
آلودِه کَردَن، آلودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insult
Insult
تَوهِین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی