معنی Inoculation
Inoculation
تزریق واکسن، تلقیح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Inoculation
inoculation
inoculation
تَزرِیق واکسَن، تَلقیح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Incubation
Incubation
دَورِه نَهُفتِگی، جوجِه کِشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insulation
Insulation
عایِق بَندی، عایِق
دیکشنری انگلیسی به فارسی