معنی Inherently
Inherently
به طور ذاتی، ذاتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Inherently
Coherently
Coherently
بِه طُورِ مُنسَجِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Indecently
Indecently
بِه طُورِ بی شَرمانِه، بی حَیایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Incoherently
Incoherently
بِه طُورِ بی رَبط، بِه طُورِ نامُنسَجِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inherent
Inherent
ذاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی