معنی Ingest
Ingest
بلعیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Ingest
Invest
Invest
سَرمایِه گُذاری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infest
Infest
آلودِه کَردَن، آلودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Indent
Indent
فُرورَفتِگی ایجاد کَردَن، تورَفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Indebt
Indebt
بِدِهکار کَردَن، بِدِهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infect
Infect
آلودِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Invert
Invert
مَعکوس کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Invent
Invent
اِختِراع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insist
Insist
اِصرار کَردَن، اِصرار کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insert
Insert
دَرج کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی