معنی Incumbent
Incumbent
مسئول، متصدّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Incumbent
incumbente
incumbente
مَسئول، مُتِصَدِّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incumbente
incumbente
مَسئول، مُتِصَدِّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی