معنی Incompetent
Incompetent
ناکافی، بی عرضه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Incompetent
incompetent
incompetent
ناکافی، بی عُرضِه، بِه طُورِ نالایِق
دیکشنری هلندی به فارسی
Inkompetenz
Inkompetenz
بی کِفایَتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
inkompetent
inkompetent
بِه طُورِ نالایِق، بی عُرضِه، ناکافی
دیکشنری آلمانی به فارسی
incompétent
incompétent
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incompetente
incompetente
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incompetente
incompetente
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incompetente
incompetente
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Incompetently
Incompetently
بِه طُورِ نالایِق، بی لِیاقَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Incompetence
Incompetence
بی کِفایَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی