معنی Incidental
Incidental
اتّفاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Incidental
incidental
incidental
اِتِّفاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incidental
incidental
اِتِّفاقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
incidentel
incidentel
اِتِّفاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
occidental
occidental
غَربی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insidental
insidental
اِتِّفاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
accidental
accidental
تَصادُفی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
occidental
occidental
غَربی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incidentale
incidentale
اِتِّفاقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Incidentally
Incidentally
تَصادُفی، اِتّفاقاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی