معنی Inaction
Inaction
عدم فعّالیّت، بی عملی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Inaction
inaction
inaction
عَدَمِ فَعّالیَّت، بی عَمَلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fraction
fraction
کَسری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réaction
réaction
وَاکُنِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sanction
sanction
تَحرِیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Reaction
Reaction
وَاکُنِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sanction
Sanction
تَحرِیم کَردَن، تَحرِیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
traction
traction
کِشِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Traction
Traction
کِشِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fraction
Fraction
کَسری
دیکشنری انگلیسی به فارسی