معنی Imprint
Imprint
چاپ کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Imprint
Reprint
Reprint
چاپ مُجَدَّد، تَجدید چاپ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Implant
Implant
کاشتَن، ایمپِلَنت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sprint
Sprint
بِه سُرعَت دَویدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی