معنی Gustily
Gustily
با طوفان، شوخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Gustily
Pushily
Pushily
بِه طُورِ گُستاخانِه، با فِشار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trustily
Trustily
با اِعتِماد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Testily
Testily
با عَصَبانیَّت، بِیضایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tastily
Tastily
با طَعم خُوشمَزِه، با مَزِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crustily
Crustily
زِبَر، بِه صورَت پوستِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fussily
Fussily
حَسّاس، بِه طَرزِ فَجیعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Justify
Justify
تَوجِیه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Huskily
Huskily
بِه صورَتِ خَشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Guiltily
Guiltily
با اِحساسِ گُناه، گُناهکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی