معنی Glitter
Glitter
درخشش داشتن، زرق و برق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Glitter
flotter
flotter
پَریدَن، شِناوَر، شِناوَر بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
flirter
flirter
دَست اَنداختَن، مُعاشِقِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
flatter
flatter
تَعرِیف کَردَن، چاپلوس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
quitter
quitter
تَرک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Clutter
Clutter
آشُفتِگی ایجاد کَردَن، بِهَم ریختِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clatter
Clatter
صِدایِ بُلَند ایجاد کَردَن، تَق تَق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slither
Slither
حالَت خَزیدَن پِیدا کَردَن، لَغزِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flutter
Flutter
لَرزیدَن، بال زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flatter
Flatter
تَعرِیف کَردَن، چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی