معنی Glaringly
Glaringly
به طور زننده، با چشمانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Glaringly
Flaringly
Flaringly
بِه طُورِ شُعلِه وَر، شُعلِه وَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wearingly
Wearingly
فَرسایَندِه، با فَرسودِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sparingly
Sparingly
بِه طُورِ مَحدود، کَم کَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gallingly
Gallingly
بِه طُورِ تَحقیرآمیز، گالِری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flamingly
Flamingly
بِه طُورِ شُعلِه وَر، شُعلِه وَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Alarmingly
Alarmingly
بِه طُورِ هُشداردَهَندِه، نِگَران کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blazingly
Blazingly
بِه طُورِ شُعلِه وَر، شُعلِه وَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gratingly
Gratingly
با صِدایِ خَراش دار، با رِغبَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glowingly
Glowingly
بِه طُورِ دِرَخشان، دِرَخشان
دیکشنری انگلیسی به فارسی