معنی Gesture
Gesture
ژست نشان دادن، ژست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Gesture
Gestures
Gestures
ژِست ها، حَرَکات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Restore
Restore
بازگَرداندَن، بازیابی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Venture
Venture
ماجَراجویی کَردَن، سَرمایِه گُذاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
posture
posture
حالَت بَدَن، وَضعِیَت بَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Posture
Posture
حالَت بَدَن، وَضعِیَت بَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Texture
Texture
ساختار دادَن، بافت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gestire
gestire
مُدیریَّت کَردَن، مُدیریَّت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
restare
restare
ماندَن، باقی می مانَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
testare
testare
آزمایِش کَردَن، تِست کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی