معنی Fumigation
Fumigation
دود دادن، بخور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Fumigation
fumigation
fumigation
دود دادَن، بُخور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Fumigator
Fumigator
دودکُنَندِه، دَستگاه بُخور
دیکشنری انگلیسی به فارسی