معنی Frigidity
Frigidity
سرما، سردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Frigidity
Fragility
Fragility
ضَعف، شِکَنَندِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rigidité
rigidité
سَختی، جِدِّیَّت، سِفتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Rigidity
Rigidity
سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rigidità
rigidità
سَختی، سِفتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Frigidly
Frigidly
سَرد، یَخ زَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی