معنی Flowering
Flowering
شکوفه زن، گلدهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Flowering
Flowerily
Flowerily
بِه طُورِ گُل گون، گُلدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Towering
Towering
بُلَند، سَر بِه فَلَک کِشیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cowering
Cowering
تَرسان، خَفِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی