معنی Flaming
Flaming
مشتعل، شعله ور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Flaming
Calming
Calming
آرام بَخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glaring
Glaring
خیرِه کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Floating
Floating
شِناوَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flamingly
Flamingly
بِه طُورِ شُعلِه وَر، شُعلِه وَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Alarming
Alarming
هُشداردَهَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Beaming
Beaming
خُوشحال، پَرتو اَفکَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blazing
Blazing
سوزان، شُعلِه وَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blaring
Blaring
بُلَند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gleaming
Gleaming
دِرَخشان
دیکشنری انگلیسی به فارسی