معنی Fitfully
Fitfully
به طور نوسانی، متناسب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Fitfully
Sinfully
Sinfully
گُناه آمیز، با گُناه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wistfully
Wistfully
حَسرَت بار، مُشتاقانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pitifully
Pitifully
بِه طُورِ اَسَفناک، با تَأسُّف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Faithfully
Faithfully
با وَفاداری، با وَفا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fruitfully
Fruitfully
ثَمَرآوَر، مُثمِر ثَمَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fretfully
Fretfully
با نِگَرانی، با ناراحَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fatefully
Fatefully
بِه طُورِ سَرنِوِشت ساز، سَرنِوِشت ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Artfully
Artfully
بِه طُورِ هُنَرمَندانِه، هُنَرمَندانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی