معنی Firstly
Firstly
به طور اوّل، اوّلاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Firstly
Bristly
Bristly
خَشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Firmly
Firmly
با اِطمینان، مُحکَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
First
First
اَوَّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی