معنی Fermented
Fermented
فرموده، تخمیر شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Fermented
fermenter
fermenter
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Tormented
Tormented
آزُردِه، عَذاب کِشیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fermente
fermente
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Demented
Demented
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fermente
fermente
تَخمیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Ferment
Ferment
تَخمیر، تَخمیر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی