معنی Feeling
Feeling
حسّ، احساس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Feeling
Seeming
Seeming
ظاهِری، بِه نَظَر رِسیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Telling
Telling
جالِب، گُفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fleeting
Fleeting
گُذَرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Freezing
Freezing
یَخ زَدَه، اِنجِماد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Feelingly
Feelingly
با اِحساس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Leering
Leering
چِشم چَران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jeering
Jeering
تَمَسخُر آمیز، جیر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Beeping
Beeping
بوق زَنی، بوق زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
veiling
veiling
حَراج
دیکشنری هلندی به فارسی