معنی Fatigued
Fatigued
خسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Fatigued
Fatigue
Fatigue
خَستِه کَردَن، خَستِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fatiguer
fatiguer
خَستِه شُدَن، تایِر، خَستِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fatigue
fatigue
خَستِگی پَذیری، خَستِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی