معنی Expressively
- Expressively
- به طور بیانی، بیانگر
واژههای مرتبط با Expressively
Repressively
- Repressively
- بِه طُورِ سَرکوبگَرانِه، سَرکوبگَرانِه
Impressively
- Impressively
- بِه طُورِ تَأثیرگُذار، بِه طَرزِ چِشمگیری
Oppressively
- Oppressively
- ظالِمانِه
Expressivity
- Expressivity
- بَیان گَرایی، بَیانگَر بودَن
Depressively
- Depressively
- اَفسُردِه وار، اَفسُردِگی
Expensively
- Expensively
- بِه طُورِ گِران، گِران قِیمَت
Excessively
- Excessively
- بِه طُورِ مُفرِط، بیش اَز حَد
Expressive
- Expressive
- بَیان گَر، رَسا