معنی Expend
Expend
مصرف کردن، خرج کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Expend
Extend
Extend
تَمدِید کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expand
Expand
گُستَرِش دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hupend
hupend
بوق زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Expound
Expound
توضیح دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expert
Expert
مُتِخَصِّص، کارشِناس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expect
Expect
اِنتِظار داشتَن، اِنتِظار رَفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Exceed
Exceed
فَراتَر رَفتَن، بیش اَز حَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gapend
gapend
با شِکاف، شِکاف زَدَن، خَمیازِه کِشان
دیکشنری هلندی به فارسی
Depend
Depend
وابَستِه بودَن، وابَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی