معنی Expeditor
Expeditor
فرستنده، اعزام کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Expeditor
Expeditör
Expeditör
فِرِستَندِه، اِعزام کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Expedition
Expedition
سَفَر کاروانی، اِعزام
دیکشنری آلمانی به فارسی
expedidor
expedidor
فِرِستَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expedidor
expedidor
فِرِستَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Expedition
Expedition
سَفَر کاروانی، اِعزام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
expedito
expedito
سَریع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expedito
expedito
سَریع، تَسریع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Expedite
Expedite
تَسریع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی