معنی Erringly
Erringly
به طور اشتباهی، به اشتباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Erringly
Pryingly
Pryingly
کُنجکاوانِه، با تَعَجُّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tryingly
Tryingly
با تَلاش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Daringly
Daringly
با جَسارَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Errantly
Errantly
بِه طُورِ اِشتِباهی، بِه اِشتِباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jarringly
Jarringly
آزاردَهَندِه، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Boringly
Boringly
خَستِه کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی