معنی Endear
Endear
محبوب کردن، دوست داشتنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Endear
ondear
ondear
پَرچَم زَدَن، مُوج، غُرِّش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
indera
indera
حِسّ، حَواس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
indexar
indexar
فِهرِست کَردَن، شاخِص
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rodear
rodear
اِحاطِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jadear
jadear
آه کِشیدَن، نَفَس کِشیدَن، نَفَس نَفَس زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sondear
sondear
بَررَسی کَردَن، کاوِشگَر، نَظَرسَنجی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vadear
vadear
دَر آب قَدَم گُذاشتَن، عُبور کَردَن اَز رودخانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rodear
rodear
اِحاطِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
indexar
indexar
فِهرِست کَردَن، شاخِص
دیکشنری پرتغالی به فارسی