معنی Employ
Employ
استفاده کردن، استخدام کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Employ
emploi
emploi
اِشتِغال، شُغل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Deploy
Deploy
اِستِقرار دادَن، مُستَقِرّ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
amplo
amplo
گَستَردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Imply
Imply
اِشارِه کَردَن، دِلالَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Empty
Empty
خالی کَردَن، خالی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Amply
Amply
بِه طُورِ وَسیع، فَراوان
دیکشنری انگلیسی به فارسی