معنی Dust
Dust
غبار پاشیدن، گرد و غبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Dust
Bust
Bust
شِکَستَن، نیم تَنِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rust
Rust
زَنگ زَدَن، زَنگ زَدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Durst
Durst
تِشنِگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Duft
Duft
بو، عِطر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Oust
Oust
بَرکِنار کَردَن، اِخراج کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dusty
Dusty
گَرد و غُبارآلود، گَرد و غُبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dusk
Dusk
شام، غُرُوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Just
Just
عادِل، فَقَط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rust
rust
آرامِش، اِستِراحَت
دیکشنری هلندی به فارسی