معنی Disturb
Disturb
مضطرب کردن، مزاحم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Disturb
Diskurs
Diskurs
گُفتار، گُفتِمَان
دیکشنری آلمانی به فارسی
mistura
mistura
تَرکیب، مَخلوط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
disturbo
disturbo
اِختِلال، مُزاحِم مَیشوم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Disturbed
Disturbed
آشُفتِه حال، آشُفتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distort
Distort
تَحرِیف کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی