معنی Detest
Detest
بیزار بودن، نفرت داشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Detest
getest
getest
آزمایِش شُدِه، تِست شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Detect
Detect
تَشخیص دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Defect
Defect
نَقص پِیدا کَردَن، نَقص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Defeat
Defeat
شِکَست دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Decent
Decent
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Latest
Latest
جَدید تَرین، آخَرین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Attest
Attest
گُواهی دادَن، تَصدِیق کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dentist
Dentist
دَندان پِزِشک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Digest
Digest
هَضم کَردَن، هَضم
دیکشنری انگلیسی به فارسی